ابد ولله ماننسی حسینا

متی ترانا و نراک


کی به هم رسد ای یار نگاه من و تو ؟


ای فرزند پاکان.ای سرپرست ایمانیان!محشر کبرای عاشور را با دیده حق بینت نظاره کن،عترت خیر الوری را در دشت پر رنج وبلای کربلا بنگر،جمعی کشته و گروهی اسیر!میبینی که حرم و حرمت خداوند رحمن هتک شده و از حضیض خاک تا اوج گردون در امواج خون کربلاییان غرقه است.از عزای او زمین خاکی سرخ و آسمان آبی لا له گون شده است.از گلو های بریده و دریده شهیدان کربلا دامن صحرا پر از خون ، زخم های جوانان کربلا پر فزون ،باغ غدس و گلشن آل رسول(ص)از کینه دیرینه دشمنان در خزان .برگهای درختان گلشن اهل بیت(ع)در نوحه و نالانند.ای ولی ایمانیان  ای سرپرست آزردگان!


 از اصابت سنگ ،پیشانی آیینه ی غیبت به رنگ خون رفته و تیر خصم دون در مقام قوسین جای گرفته بل که در عرش خدا فرونشسته است خداوندگار سپاس به ستایش ،با رگ های بریده بر زمین فرو افتاده است...


ای فرزند زهرا ،ای چشم به راه ظهور!


((ابد ولله  ماننسی حسینا))


و اکنون صبرمان لبریز است  که سلام و درود  بر نیابت حسین چنین زمزمه میکنیم:((این طالب بدم مقتول بکربلا))